هرگز گمان مبر ز خیال تو غافلم ، گر مانده ام خموش ، خدا داند و دلم . . .
** ** * * ** * * * * * * * * * *** * * * *
خاطرم نیست تو از بارانی یا که از نسل نسیم ، هرچه هستی گذرا نیست
هوایت ، بویت ... فقط آهسته بگو . . . با دلم می مانی . . .
** ** * * ** * * * * * * * * * *** * * * *
دوستان عاشق شدن کار دل است
دل چو دادی ، پس گرفتن مشکل است
تا توانی با رفیقان همرنگ باش
یا مزن لاف رفیقی یا حقیقت مرد باش . . .
فکرمیکردی خدانیست بالایسربارسفربستی ورفتی بی خبر چشم منویه عمرگذاشتی پشت درنمیشدکناربیای با عشق من بی دردسر؟
** ** * * ** * * * * * * * * * *** * * * *
شکستن یک دل مگه چقدر قدرت می خواد که فکر کردی اون که قویتره تو هستی
** ** * * ** * * * * * * * * * *** * * * *
نامه ای بر اب و باد
وای كه چقدر سر انگشت خسته بر بخار شیشه این پنجره ها كشیدم و..... تو نیامدی
نیامدی تا ببینی بی توچه تنهایم
نیامدی تا شاید وجدانت راحت بماند
نیامدی تا نشونی تمام وجودم فریاد می زد بی معرفت ترین معشوقه ی دنیا
هستی
تا یادت نیاید روزگاری كه تمام دنیایم بودی
هی فلانی زندگی شاید همین باشد یک فریب ساده و کوچک آن هم از دست عزیزی که زندگی را جز برای او وجز با او نمی خواهی
** ** * * ** * * * * * * * * * *** * * * *
دل که رنجید از کسی خرسند کردن مشکل است شیشه بشکسته را پیوند کردن مشکل است
** ** * * ** * * * * * * * * * *** * * * *
می روم از رفتن من شاد باش
از عذاب دیدنم آزاد باش
گرچه تو تنهاتر از من میروی
آرزو دارم ولی عاشق شوی
آرزو دارم بفهمی درد را
تلخی برخوردهای سرد را
وقتی دل تنها کالائیست که خدا شکسته آن را میخرد ، پس چرا من
به دست کسی که دلم را شکسته بوسه نزنم . . . ؟
** ** * * ** * * * * * * * * * *** * * * *
هرگز نشد بیای پیشم بگیری دستای منو
بدونی من عاشقتم گوش کنی حرفای منو
تو بی وفا بودی ولی اونی که برات میمرد منم
تا زنده ام دوست دارم اینم کلام آخرم . . .
همیشه دور نما ها تنهاییم را به گردن هیچکس نمی اندازم کاري نکنه و حرفي نزنه ها فقط باشه زیاد طول نمی کشد تا بفهمی لعنـــــــــــــــت به همه ضرب المثل های جهان دل کندن از اون همه عشقی که به تو داشتم شنيدنِ گاهی چه دلتنگ میشویم
خواستنی ترند
مثل سراب
مثل فردا
مثل تو . .
گردن هیچکس تاب این همه سنگینی را ندارد
يه وقتايي لازمه يکي کنارت باشه
ورود به هر رابطه ای
نمی تواند تنهایی هایت را پر کند
که هروقت لازم شان داری
برعکس از آب درمی آینــــــــــــد
مثلا همین حــــــــــــــــــــالا
که من تو را می خواهم
و طبق معمول
خواستن نتوانستن استـــــــــــــــــــ...
منو به جایی رسوند که حالا ،
تو چشمای یکی دیگه زل بزنمو بگم:
عاشقمی؟!!
خب به درک...!!
(هر جور راحتي!)
ميتونه از سيلي دردناكتر باشه!!
برای یک مواظب خودت باش
برای یک هستم
برای یک نوازش
برای یک آغوش …
اگر قرار باشه دیگه عشقتون رو نبینید....دوست دارید ازش عکس خودشو به یادگاری بگیرید یا صدای ضبط شده اش رو؟؟؟من عکس
بی هیچ صدائی می آیند
زمانی که نمی دانی
در دلت یک مزرعه آرزو می کارند و…
بی هیج نشانی از دلت می گریزند
تا تمام چیزی که به یاد می آوری
حسرتی باشد به درازای زندگی
چه قدر بی رحمند رویاهـا . . .
خنده ام میگیرد
وقتی پس از مدت ها بی خبری
بی آنکه سراغی از این دل آواره بگیری
میگویی : دلم برایت تنگ است
یا مرا به بازی گرفته ای
یا معنی واژه هایت را خوب نمیدانی
دلتنگی ارزانی خودت . . .
دلم که برایت تنگ می شود ،سرک میکشم لابه لای نوشته هایم …
هیچ جای دیگری نیست که اینقدر پر باشد از تو !
به نیمکت اولین قرارمان …
جای تو شسته ام تا جای خودم خالی باشد !!!
هنوز هم با تمام نبودن هایت دلیل بودن منی …
دلتنگم ، برای کسی که مدتهاست بی آن که باشد ، هر لحظه زندگی اش کرده ام
صدایت درگوشم زمزمه می شود
نگاهت درذهن مجسم ...
ولی من
تو را
می خواهم
نه خیالت را ..
نویسنده ها “سیگار” می کشند
شاعرها “هجران”
نقاش ها “تابلو”
زندانی ها “تنهایی”
دزدها “سرک”
مریضها “درد”
بچه ها “قد”
و من برای کشیدن ، “نفسهای تو” را انتخاب می کنم …
می نویسم نامه و روزی از اینجا میروم
با خیال او ولی تنهای تنها می روم
شاید او حتی نگوید کیستی
شاید او حتی بگوید لایق من نیستی
می نویسم من که عمری با خیالت زیستم
گاهی از من یاد کن حالا که دیگر نیستم
یه روزایی ، یه شبایی
به یه آدمای خاصی خیلی احتیاج داری
گوشیتو برمیداری شمارشو بگیری
اما میدونی بی فایدس
اینقدر دلگیرو دلتنگی که یهو به خودت میای
و میبینی خیره شدی به یه صفحه ی خالیِ بی جواب
اشکات سرازیر شُدن و بعد با خودِت فقط یه جمله میگی
اونهمه دوست داشتن آخرش چِرا اینطوری شد.....!
اما تو بگو «دوستي» ما به چه قيمت؟
امروز به اين قيمت، فردا به چه قيمت؟
ای خیره به دلتنگی محبوس در این تنگ
این حسرت دریاست تماشا به چه قيمت
يك عمر جدايي به هواي نفسي وصل
گيرم كه جوان گشت زليخا به چه قيمت
از مضحكه دشمن تا سرزنش دوست
تاوان تو را ميدهم اما به چه قيمت
مقصود اگر از ديدن دنيا فقط اين بود
ديديم، ولي ديدن دنيا به چه قيمت
گفته بودم لب تَــر کنی برایت جان می دهم ولی نه اینکه لبت با لب دیگری تر شود
حالا برو بمیـــــر
هیچ کس تنهاییم را حس مکرد
پسري با پدرش در رختخواب
درد ودل مي کرد با چشمي پر آب گفت :بابا حالم اصلا ً خوب نيست گو چه خاکي را بريزم توي سر سن من از 26 افزون شده هيچکس ليلاي اين مجنون نشد غم ميان سينه شد انباشته پدرش چون حرف هايش را شنفت پسرم بخت تو هم وا مي شود غصه ها را از وجودت دور کن گفت آن دم :پدر محبوب من گفته ام با دوستانم بارها در خيابان يا ميان کوچه ها کي نگاهي مي کنم بر دختران غير از آن روزي که گشتم همسفر با سه تا شان رفته بوديم سينما يک سري ، بر گل پري عاشق شدم يک دو ماهي يار من بود و پريد آزيتاي حاج قلي اصغر شله بعد اوهم يار من آن ياس بود بعد از اين احساسي پر ادعا بعد او هم عاشق مينا شدم بعد تينا عاشق سارا شدم پدرش آمد ميان حرف او گرچه من هم در زمان بي زني ليک جز آنکه بداري مادري خاک عالم بر سرت، خيلي بدي من که عاشقشم خیلی بدبخت بود..
زندگي از بهر من مطلوب نيست
روي دستت باد کردم اي پدر
دل ميان سينه غرق خون شده
همسري از بهر من مفتون نشد
بوي ترشي خانه را برداشته
خنده بر لب آمدش آهسته گفت
غنچه ي عشقت شکوفا مي شود
اين همه دختر يکي را تور کن
اي رفيق مهربان و خوب من
من بدم مي آيد از اين کارها
سر به زير و چشم پاکم هر کجا
مغز خر خوردم مگر چون ديگران؟
با شهين و مهرخ و ايضاً سحر
بگذريم از ما بقيه ماجرا
او خرم کرد، وانگهي فارغ شدم
قلب من از عشق او خيري نديد
يک زماني عاشقش گشتم بله
دختري زيبا و پر احساس بود
شد رفيق من کمي هم الميرا
بعد مينا عاشق تينا شدم
بعد سارا عاشق لعيا شدم
گفت ساکت شو ديگر فتنه جو
روز و شب بودم به فکر يک زني
دل نمي دادم به هر جور دختري
واقعا ً که پوز بابا را زدي
ديگه آدما نميرند بيرون براي ديدن آسمون آبي
ميرند بيرون تا ببينند لاک صورتي روي ناخن هاي قلابي آره چشم پسراي اين دوره هيزه اما شما بگيد لباي دخترا چرا خيسه تو اين دوره به کافي شاپ ميگن مي کده ي عشق خاليه جاي اون جوونايي که مينويسند تو کتاب خونه مشق عشق ديگه خبري نيست از نامه هاي سوخته همه ي عشقشون خلاصه ميشه تو يه اس ام اسه نصفه شراب عشق رو تو شامپاينو ويسكي ميبينند چشم هاي دروغ گوي هم رو از پشت عينك دودي ميبنند ديواره اسارت بلند شده .بينش ما كوتاه ميريم خواب زمستوني ميگيم فقط بوده يه روز كوتاه به جووناي عاشق ميگيم از راه به در خب مگه باز بود به روشون دره خونه ي پدر و مادر
دیشب
کاغذ احساسم را روی بوم آسمان رنگ کردم ولحظه های با تو بودن را کنار شب بوها قاب گرفتم اگر بخواهی همین امشب با چند قاصدک برایت پست می کنم......
is like the osean burning is derption yourlove is like thunder burning in my soul baby I love you and I will kiss you
چرا پیشم نیستی ؟ دمت گرم اینه رسم رفاقت ؟
مگه نگفته بودی تا آخر دنیا باهام میای ؟ کو ..........؟
چرا روی حرفت نموندی ؟ چرا تنهام گذاشتی ؟
تو که خوب میدونیستی چقدر دوست دارم ؟ تو که خودت میدونستی که من بیشتر از همه دیونتم و دوست دارم ؟
می دهد...
رفت...
و به زندگیم پایان داد .
خط زدن من پایان من نیست
آغاز بی لیاقتی توست.
همیشه بهترین ها برای من بوده و خواهد بود.
اگر مال من نبودی قطعا بهترین نبودی..
بخدا روزی صد بار خود رو فحش میدم که چرا وقتی اندازه یه تار مو هم برات ارزش ندارم چرا پس اینجوری دوستت دارم ..
اصلا ارزشش رو داری اینجوری عاشقت باشم؟
دلم میخواد الله وکیلی فک کنی پیش خود و خدای خودت ، لیاقت عشق پاک منو داری؟
ازبوسه های قلابی تلفنی خسته شدم ازبغل های محکم اس ام اسی ازعشق بازی های داغ چتی ازهمه خسته ام توکنارم باش هوای تنت کافیست...
چه صبحی میشه اون صبحی که باصدای گوشی ازخواب بیدارشی صدات درنمیاد..ولی ازپشت خط یه صدای مهربون میگه: تنبل کوچولوی من پاشومیخوام روزموباشنیدن صدات شروع کنم!!!
میاموبرات اینجامینویسم مینویسم ازدلتنگی هاوبی قراری هایم واسه تو تویی که تنهایی هام پرازیادتووسکوتت سخترین شکنجمه تویی که ناراحتی ووغمت معنیه سوختنمه آره سوختنم وقتی ناراحت میشی نمیدونی چه غوغایی میشه تودلم نمیدونم اصلاواست مهم هست یانه!متوجه میشی که ازناراحتی توچقدرناراحت میشم یانه امابدون که داغون میشم داغوووووووووووووووون باورکن دلم غش میره برای بغل کردنت ولی............... فاصله نمیزاره عشقم
این پسرایی که همیشه ته ریش دارن! اینایی که موهاشون بلندنیست... اینایی که صداشون مردونست... همونایی که وقتی کنارت نشستن وبهت اس میدن دوستت دارم اینایی که وقتی ازت دلخورن وباهات حرف نمیزنن دوست داری بغلشون کنی... اینایی که شباموقع شب بخیرگفتن میگن مال خودمی همونایی که وقتی عصبی میشی دادمیزنی بغلت میکنن ومیگن:باهم حلش میکنیم این جورپسراقابل احترام هستن...
دیروزیکی بهم گفت بروبمیر... خواستم بغلش کنم وببوسمش... مدتهابودکسی واسم همچین آرزوی قشنگی نکرده بود...!!!
نگه شون داری ..
صورتشون رو میون دستات محکم بگیری
بگی : ببین
من دوستت دارم .. نرو ..
شده بعضی وقتا یهو فکر کنی دیگه دوستش نداری؟
به خودت می گی اصلاً واسه چی دوستش دارم؟
مگه کیه؟
مگه واسم چیکار کرده؟
مگه چی داره که از همه بهتر باشه؟
...بعد به خودت می خندی که اصلاً واسه چی اینقدر خودتو
اذیت کردی؟
یهو، یه چیزی یادت میاد....
یه چیز خیلی کوچیک....
...
متنفرم از عشق پنهونی
از غرور لعنتی که اجازه نمیده بهم بگی دوسم داری
وقتی بهت میگم:(تو منو دوس نداری)
با این حرفم به عشقت شک نکردم
فقط دلم هوای اینو کرده که بگی:(دوست دااااااااااااااارم نفسم)
دنیا رو سرم خراب میشه وقتی میگی: (ما دیگه مال هم نیستیم)
من عاشقتم بیشتر از همیشه
بیشتر از هرکس
ϰ-†нêmê§ |