یعنی : نذار برم ...
یعنی : برم گردون..
یعنی : سفت بغلم کن.. و
سرمو محکم بچسبون به سینه ات و
... بگــــــــــو :
خداحافظ و کوفت ..
خداحافظ و زهر مار..
بیخود کردی میگی..
خداحافظ !
دفعه آخرت باشه !!
مال خودمی ..
†ɢα'§ :
سگــــ و گـربــه بـه جـون هـم افتــاديـمـــ
شـبـش نـذاره از تـو بـغـلـش جـمـــ بـخـورمـــ
و بــگـه : آشـتــي نـكـرديـمــا...
مـن بـدون تــــو
خــوابـمــــ نـمي بـــره؟؟؟!!
†ɢα'§ :
چقدرسخته یه عمرتلاش کنی شاه بشی امابعدبفهمی بی بی دلت عاشق سربازه.. ------------------------------------------------------------- دلشکسته ام مثل مادر پیری که... لباس های ورزشی پسرش بوی سیگار میدهد! ------------------------------------------------------------- خیلی وقته تمام درهارابازگذاشته ام امانه خیالت میرود... نه تو می آیی.... ------------------------------------------------------------ هنوزهم دلم تنگ میشود برای حرف زدنت وبرای تکیه کلامهایت که نمیدانستی فقط کلام تو نبود من هم به آنهاتکیه داده بودم! ------------------------------------------------------------ نوشته هابهانه است فقط مینویسم که یاداوری کنم بیادتم.... باورش با تو....
†ɢα'§ :
†ɢα'§ :
✔بایـَـנ بــِﮧ بـَـعضے ها گــُفت :
نــَـﮧ عـَـزیزَم انقـَـנرام بیـکـ ـار نیستـَـم . . .
کـِـﮧ بخوآم حآل ِ تــُـو رو بگیرَمــ !
میشینـَـم ایـלּ جآ پامـُ میذآرَم رو پاهآمــ
" ســَــ ـرنوشتــْـ " خـُـوנش נَهـَـنـِـتُ سـِـرویس مے کــُـنـِـﮧ
†ɢα'§ :
دل کــنـــدن آســـان بــــود
خــــیـلی هــــم آســــــان بـــــود
بــــه ســـادگیِ آب خـــوردن
بــــه ســادگیِ مــــن و احـــســـاسـم.......
تو ...
نـــه تــنـــهـا دل کـــنـــدی
پـــایـــش می افــتـــاد بـــیــستــون هــم می کـــنــدی
کــــه بــــروی......
کــــه فـــــرهـــــاد نـــشــوی ....
تـــا خـــدایی نـــاکـــرده
یــک وقـــت احـــســاست درگــــیــر نـــشــود
بـــا احـــســـاس شـــیـــریـــن گــــونـــه ی مـــن...........
*********************************
که تو با من چه می کنی
کاش میدیدی
برای تو
من با خودم چه کردم....
+ روزام دارن سخت میگذرن کاش این و از همین فاصله ی دور بتونی حس کنی...
تو مال خودمی
+کـ ـ ـ ـــاش بفهمی من بازم بی قرارتم :( :( :(
†ɢα'§ :
نه زخم است...نه سوختگی...
انگشتانم اگر باند پیچ است....
همه نخ هایی است که بستم تا یادم نرود
که چطور ....
فراموشت شدم...
†ɢα'§ :
نه نگاهم لرزید... نه دستانم....
نه صدایم.....اما لرزش ♥ قلبم♥ را انکار نمیکنم...
†ɢα'§ :
من زنم!!
مرا پریشانی موهایت نه!!
مرا ته ریش خسته ات دیوانه میکند!!!
من زنم!!
و با همه زنانگیم دلم هوایی میخواهد!!
پر از نفس های تو !!!
لبان تشنه ام را مهر و موم کن با لبهایت!!!
بگذار همه بدانند من دست خورده ی آغوش توام!!!
مرا ببوس میخواهم دوباره صدای
نفسهایت را بنویسم :)
تو مرد من!!!
ذره ذره ی تنت پر از یادگاریهای من است
نفسهایت را پک میزنم...
ریه هایم غرق بوسه میشوند!
مرد من بگذار بالش سینه ات
تمام بی کسی هایم را بخواباند!!!
باور کن...
شعر ردیف و قافیه نمیخواهد...
بوی بدن تو هر دیوانه ای را شاعر میکند ♥
†ɢα'§ :
صبر...!!!!!
اما....
یک چیزی عجیب است این وسط...
خدا کجاست؟؟؟؟
کنارت یا مقابلت؟؟؟؟
شاید بهتر است که دست سرنوشت را قطع کنم...
دلم میخواهد بخوابم....
مثل ماهی حوضمان که چند روزیست روی آب خوابیده :( :(
†ɢα'§ :
شبی که بی تو سخت گذشت...طبق معمول همیشه ی من!!!!
غم در تلالو شبنم اشکم
بر روی گونه ی خیسم لغزید...
آرام کنج اتاقم جای گرفتم
و....
سرم را بر روی زانوانم گذاشته،خود به
تنهایی خود را به آغوش کشیدم...
امشب احساس عجیبی دارم...
ای کاش میشد
امشب کمی دست به خلاف بزنیم...
ای کاش برخلاف همیشه ی مان
امشب جای تو وقلبم تعویض میشد...
و.....
قلب من امشب چیزی میشد که تا به حال
نشده است....
چیزی از جنس تو...
چیزی از جنس سنگ....
اما زمانی که واقع بینانه به
امشبی که پیش رو دارم نگریستم...
چه تلخ دیدم که طبق معمول همیشه
بر خلاف تو....
این من هستم که هنوز با آنکه
قلبم را با بی وفایی هایت به زخم
آراسته کردی چشم دوخته ام به
آمدنت.....
به همان آمدنهای خیالی!!!
همان آمدن هایی که هرگز قصد
آمدن ندارند....
امشب با وجود داغیه این حس عجیبی که در
سینه دارم هوا همچنان سرد است....
حتی این شنل لعنتی هم بی تو
گرمم نمیکند.....!!!!!
سحر نوشت: دلنوشته ای از خودم
چگونه میتوانند؟؟؟؟؟؟؟
با دیگری بخوابند؟؟؟
در حالیکه.....
من!
بالشتم را عوض میکنم
خوابم نمیبرد.....
†ɢα'§ :
تمام خنده هایم را نذر کرده ام
تا گریه ام نگیرد...
اما شب ها....
وای از شب ها
هوای آغوشت دیوانه ام میکند
و من در اشک غرق میشوم....
†ɢα'§ :
من, تو و کابوسی که
چه تلخ هم آغوش سرنوشت تاریکم شد.....
من , تو وقلبی که
چه ساده بازیچه ی عشق بازی آنها بود
و.........
سرشار از احساسی که خیال عشق به سر داشت
اما چیزی جز حسرت نصیبش نشد...
من , تو و افکاری که هر شب هم بستر
روزهایی بود
که به سادگی تنها به احترامشان
پوزخندی سرشار از نفرت زدی....
من,تو و انتظاری که
خیال به سر آمدن ندارد.....
من,تو و صبری که
بر خلاف انتظار آمدنت دیگر به سر آمد.....
من , تو ونبودن دستانی که
گویی تا بی نهایت من بر خیالاتم حلقه زده....
من, تو و اویی که
چه نرم و آهسته سایه ی تیره اش را
بر روی تمام رویای با تو بودن هایم انداخت...
من , تو و دختری که
دنیای آبی با تو بودنم را
با تلنگری موج دار کرد.....
من , بی تو با حسرت هر شب
چشم میدوزم به شبهایی که بی تو
خیال سحر شدن ندارند...
من, بی تو,تنها من
امشب و شبهای دیگر با این
کاغذهای مچاله شده ی سرشار
از احساس لبریزم تنها ماندم....
تنهای تنها......
سحر نوشت: دلنوشته ای از خودم
.............................................................
در آغوش خدا گریستم تا نوازشم کند....
پرسید:
فرزندم آدمت کو؟؟؟؟
گفتم: در آغوش حوای دیگریست....
خدایا تو با من بمان!!!
تا محتاج خلقت نباشم...
†ɢα'§ :
تو, تو, تو, تو.....
ضمیر نا خود آگاه قلبم....
ضمیری که نا آگاهانه پنداشتم
من تک ضمیر سرنوشتش هستم
اما......
اکنون آگاهانه میدانم جز من
اویی دیگر نیز در میان سرنوشت
دستانش جای دارد....
میدانم و تنها قادرم به نظاره کردن....
نظاره کردن کاخ آرزوهایی که
در مقابل چشمانم چه آسوده در حال
فرو ریختن اند...
آرزوهایم چه ساده فرو ریختند
و....
چه تلخ کسی غم از دست دادن
آرزوهایم را نخورد....
امشب حال غریبی دارم گویی چشمانم
دیگر تاب چشم دوختن به تصویر مبهمی
که لبخند به لب دارد را ندارد.....
لبخند تو سردی فاصله ها را
از این فاصله ی دور هم میتواند ذوب کند...
اما...
تا آغوشم را برای جای دادن آغوشت باز میکنم...
چه تلخ میفهمم که تو فقط یک قاب عکسی....
نه بیشتر....
قاب عکسی که تنها در به آتش کشیدن قلب
و
خاطراتمان مهارت دارد.....
قاب عکسی که پارسال در روز میلادم برایم هدیه
آوردی.....
راستی آن روز را به یاد داری؟؟؟؟؟
†ɢα'§ :
به راستی زمانی که
دستانت را برای گرفتن دستانم
دراز کردی
داخل مشت هایت برایم
گل عشق به ارمغان
داشتی یا دنیای پوچ تنهایی را؟؟؟؟؟
چه ساده دستانم عاشق دستانت شد
و......
چه مظلومانه به جای عشق نام عادت
بر آن گذاشتی...
عادت یا عشق؟؟؟!!!
چه فرقی داشت زمانی که تب دستان من مبتلا
به گرمای دستانت بود...
عادت یا عشق؟؟؟؟؟!!!!
به راستی چه فرقی داشت هنگامی که دستانم را
بر روی سینه ی مردانه ات کشیدم تا شاید ضربان
قلبت را احساس کنم.....
تو مرد من بودی....
مردی که ایمان داشتم هنگامی که
دست عاشقانه های احساس مرا میگیرد
دیگر هرگز به حرمت آن عشق پاک دستانم
را رها نخواهد کرد.....
اما دستان پر نیاز تو
نیز مانند دیگران
دستان نیمه جان
و.....
مبتلایم را نیمه ی راه رها کرد....
درست همانند دیگران....
همان دیگرانی که زمانی یقین داشتم
تو با آنان فرق داری.....
گویا این بار من هم زود قضاوت کردم....
سحر : دل نوشته ای از خودم
******************************
دلم برای سادگی هایم میسوزد وقتی...
در برابرم مشت میکنی…
میپرسی: گل یا پوچ؟
و من....
در دلم میگویم: فقط دستانت….
†ɢα'§ :
تمام سهم من از تو ......
سهم بی کرانی از تو برایم باقی ماند:
تمام سهم من از با تو بودن
قلبی شد که ساده ترک برداشت...
تمام سهم من دستانی شد که
لحظه ی وداع تنها از دور برایم
تکانشان دادی و من به احترامشان
لبخندی بغض آلود زدم....
تمام سهم من از با تو بودن اشکهای
بی پناهم شدند و شبهایی که آرزومند
تو بودم تا آغوشت پناه دلتنگیهایم شود...
تمام سهم من تو بودی......
تویی که برای دیدن لبخندت
از با تو بودن گذر کردم تا سهم
دیگری شوی.......
تو رفتی و سهم من.....!!!
بگذریم.....
تو رفتی و همه رفتند بعد از رفتنت...
درک اطرافیانم لبخندی بود که تنها
سادگی هایم را به رخم کشید....
پوزخند زدند...
نیش و کنایه زدند...
و.....
دوست نداشتنت را مدام برایم
تکرار کردند...
رفتی و من را میان این مردم به یادگار
جا گذاشتی....
مردمی که جز خندیدن...
و تمسخر کردن احساسم چیز دیگری
نمیدانند....
شنیدن دوستت نداشت از زبان
آنها دشوار تر است .....
باور کن.......
سحر نوشت: دل نوشته ای از خودم
****************************
شیرین.....
بهانه بود!!!
فرهاد کوه میکند تا صدای دوستت ندارد های
مردم را نشنود......
†ɢα'§ :
من تو را در میان بی قراریهایم
برای حل کردن درماندگی هایم نمیخواستم...
من تو را برای
غرق شدن در با تو بودن ها.....
برای نفس کشیدنه
عطر آگین های مردانه ات....
برای در آغوش کشیدنه
بی قراری هایت......
میخواستم......
من تو را برای تو میخواستم
برای آرامشت,برای دیدن لبخندت
اما شاید خواستن هایم باعث دلزدگیت شد...
شاید باید به جای فریاد زدن احساسم...
سکوت میکردم....
سکوتی سرد و تهی از احساس
تا شاید اینگونه در دنیایم
ماندگار شوی...
گویی این روزها عشق
با سکوت معنا میشود...
از این پس من نیز سکوت خواهم کرد...
سکوتی به سردی پهنای مرگ....
سکوتی به شباهت سرمای شب کویری...
زیرا....!!!!
اینجا کسی حال مرا از
فریاد هایم
نفهمید...
سکوت خواهم کرد زین پس,
گرچه سکوتم دردناکتر از هزاران فریاد خواهد بود...
سکوت خواهم کرد :
شاید این بار سکوتم کار ساز تر باشد
سکوت خواهم کرد:
تا شاید تو بتوانی....
صدای بغض های گاه و بی گاهم را از خاموشی ام
در یابی..
******************************
از یه جایی به بعد دیگه....
نه دست و پا میزنی....
نه بال بال میزنی....
نه دل دل میکنی...
نه داد و بیداد میکنی...
نه گریه میکنی....
نه مشتت رو میکوبی به دیوار....
نه...!!!
از یه جایی به بعد ....
فقط سکوت میکنی
درست مثل من....
†ɢα'§ :
دوباره خوابت را
دیدم....
مثل همیشه نامهربان بودی....
هی لعنتی...
بیزاری از من؟؟؟
قبول..!!!
چرا هر شب اثباتش میکنی؟؟؟؟؟
**************************
دلتنگم دلتنگ...
کسی صدای مرا میشنود؟؟؟؟
او گفت: بر نخواهد گشت....
پس من این همه زمان....
چرا رفت و برگشت آونگ ساعت را شمردم؟؟؟
پیر شدم از شوق انتظارش در جوانی....
این بی انصافی ست....
برای این همه عشق....
برای این همه صبر .....
آه دنیا....
پاسخت چیست برای این همه...
درد......؟؟
***********
نبودنت......
نامردیت....
نه اذیتم کرد....
نه ثانیه ای برایم سوال شد....
فقط یک بغض خفه ام میکند...
چگونه نگاهت کرد که مرا تنها
گذاشتی؟؟؟؟
*************
بدون ....
من هوا سرده ...
الان گرمی,
نمیفهمی....
********
من عاشقانه دوستش داشتم
و....
او عاقلانه طردم کرد...
منطق او حتی از حماقت من
هم احمقانه تر است...
***************
درد است که میکشم....
ای کاش....
یا بودی یا اصلا نبودی...
اینکه هستی و کنارم نیستی...
دیوانه ام میکند....
***********
گاهی فکر میکنم کار تو....
سختر است از من....
من یک دنیا دوستت دارم
و....
تو زیر بار این همه
عشق قد خم نمیکنی...
**********
خدایا من از تو دلگیرم....
گفته بودی که حق انتخاب دارم...
پس چرا؟؟؟؟
انتخابم در آغوش دیگریست...؟؟؟!
***************
بِخـــُدا دِلـــه ... سَــــنگ نیـست
اِحســـاسَمــه!
این پـــاتو از روش بَردار
لـــــه کـَـَردیش
مــَـردونگیت بــهم ثابــــت شــُد
بــــسـه دیگــــه .......
بسته....
†ɢα'§ :
حالا که رفته ای......
دلم برای تو....
بیشتر از خودم میسوزد...
فکر میکنی کسی به اندازه ی من
دوستت خواهد داشت؟؟؟؟؟
†ɢα'§ :
دلم میگیرد وقتی......
می نویسم فقط برای تو ولی ....
همه میخوانند جز تو!!!!
جای خالیت را با فرض پر کرده ام
حرامش باد آنکه.......
پر کرد جای
مرا...!!!!!
خوابهایم بوی تن تورا میدهد
نکند.....
آن دورتر ها.........
نیمه شب...
در آغوشم میگیری؟؟؟؟؟
میگویند لیاقت نداشت اما
نمیدانند....
تو لیاقت داشتی...
تو فقط دوستم نداشتی....
میدانم دیگر برای من نیستی....
اما دلی که با تو باشد دیگر
این حرف ها را نمیفهمد.....
شبها زیر دوش آب سرد
رها میکنم بغض زخمهایم را
در حالیکه همه میگویند :
خوش به حالش
چه زود فراموش کرد..
دیگر تقدیر را
برای نیامدنت بهانه نکن......
مرد باش......
و بگو که نخواستی و نیامدی!!!!
†ɢα'§ :
+ خسته شدم خدا....دلگیرم از تموم بودنهای خودم وقتی تنهام...گم شدم میون احساسی
که خودمم نمیفهمم کدومش راسته کدومش دروغ....خدا جونم من دلم آرامش
میخواد...بزار بیام پیش خودت میدونی که این حرفام و دارم از ته دلم میگم...
خودت یا تموم کن تلخیهام رو یا من و تموم کن ....
+ دلگیرم از همه روزایی که میتونست با شادیهای من تموم شه ولی با اشک چشام
تموم شد...
+خدایا بارون نگاهم دیگه سیلی به راه انداخته تنهام نزار که من روی تو بیشتر از
هر کس دیگه حساب باز کردم
+برام دعا کنین دوست جونیام من دیگه میخوام لجن این زندگی رو بالا بیارم....
+داره برف میاد اما نیستی که گرمم کنی...دلم برات تنگ شده لعنتی....
†ɢα'§ :
خ‍ـــــــــــسته ام...!
خسته ام خ‍ـــــــــــــــــدایا...
از این هیاهموی سرد و بی روح زمان...
که هر لحظه بیش از پیش مرا در کام خود فرو میکشد...
خسته ام از گ‍ـــــــــذر زمان...
وقتی ثانیه ها میگذرد و همه چیز همان بوده که هست...
نه تحولی...نه نایی...نه اشتیاقی
دلم کمی تغییر میخواهد
از این عشق ورزیدن های بی سر و پا هم خسته شده ام
دلم کمی مرگ میخواهد...
کمی دنیای بهتر...
کمی آرا م‍ــــــــــــــــــش...
دخواهد... دلم کمی مرگ میخواهد...
†ɢα'§ :
وای ای خدا کاش میشد بازم دنیا اون دنیای قدیمی میشد
خسته شدم بس کلمه هایی مث :
عشق منی.
عاشقی.
دوست دارم.
برات میمیرم .
تو دنیای منی رو شنیدم آخه هدفشون از این کارا چیه ؟
واقعا چی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!
هر جا میری حرف از عشقه
هر کاری میکنی آخرش پای این عشق لعنتی میاد وسط
هر کار کنی تحت تاثیر این احساسای الکی قرار نگیری اما آخرش...هیچی به هیچی
هر چی هم که بگی: نه بابا منو چه به این حرفا منو چه به عشق و عاشقی اما
یه هو میبینی ای داد بی داد تو موندی با یه گذشته ی نا پاک
با کلی بی اعتمادی دیگرون نسبت به تو....
بالا خره بهترین آدم رو زمین هم که باشی درگیر این احساس زود گذر میشی
به هر حال مراقب قلب نازنینتون باشید که...
†ɢα'§ :
پسرها:
1- با ماشین میرن به بانک، پارک میکنن، میرن دم دستگاه عابر بانک. 2- کارت رو داخل دستگاه میذارن. 3- کد رمز رو میزنن، مبلغ درخواستی رو وارد میکنن. 4- پول و کارت رو میگیرن و میرن. 1- با ماشین میرن دم بانک. 2- به خودشون عطر میزنن. 3- احتمالاً موهاشون رو هم چک میکنن. 4- در پارک کردن ماشین مشکل پیدا میکنن. 5- در پارک کردن ماشین خیلی مشکل پیدا میکنن. 6- بلاخره ماشین رو پارک میکنن. 7- توی کیفشون دنبال کارتشون میگردن. 8- کارت رو داخل دستگاه میذارن، کارت توسط ماشین پذیرفته نمیشه. 9- کارت تلفن رو میندازن توی کیفشون. 10- دنبال کارت عابربانکشون میگردن. 11- کارت رو وارد دستگاه میکنن. 12- توی کیفشون دنبال تیکه کاغذی که کد رمز رو روش یاداشت کردن میگردن. 13- کد رمز رو وارد میکنن. 14- ۲دقیقه قسمت راهنمای دستگاه رو میخونن. 15- کنسل میکنن. 16- دوباره کد رمز رو میزنن. 17- کنسل میکنن. 18- مبلغ درخواستی رو میزنن. 19- دستگاه ارور (خطا) میده. 20- مبلغ بیشتری رو درخواست میکنن. 21- دستگاه ارور (خطا) میده. 22- بیشترین مبلغ ممکن در خواست میکنن. 23- پول رو میگیرن. 24- برمیگردن به ماشین. 25- آرایششون رو توی آینه عقب چک میکنن. 26- توی کیفشون دنبال سویچ ماشین میگردن. 27- استارت میزنن. 28- پنجاه متر میرن جلو. 29- ماشین رو نگه میدارن. 30- دوباره برمیگردن جلوی بانک. 31- از ماشین پیاده میشن. 32- کارتشون رو از دستگاه عابر بانک بر میدارن. (حواس نمی‌ذاره برای آدم) 33- سوار ماشین میشن. 34- کارت رو پرت میکنن روی صندلی کنار راننده. 35- احتمالاً یه نگاهی هم به موهاشون میندازن. 36- میندازن توی خیابون اشتباه. 37- برمیگردن. 38- میندازن توی خیابون درست. 39- پنج کیلومتر میرن جلو. 40- ترمز دستی رو آزاد میکنن. (میگم چرا اینقدر یواش میره) اگه نوشابه تولید نمیشد این پسرا چی میخواستن برای خودشون باز کنن؟ مگر اینکه خودشون از خودشون تعریف کنن
دخترها:
†ɢα'§ :
* به سلامتی اونایی که
چه عشقشون پیششون باشه چه نباشه چشمشون مثل فانوس دریایی نمی چرخه...*
به سلامتی اونایی که تو اوج سختی ها و مشکلات به جای اینکه ترکمون کنن درکمون میکنن...
†ɢα'§ :
بچه که بودم همیشه فکر میکردم بابام وقتی چیزی میخره مفتی میگیره و میاره.همیشه ارزو داشتم زودتر بزرگ بشم . مثل ادم بزرگا رفتار کنم.مثل اونا باشم
اما حالا که بزرگ شدم افسوس دوره بچگیمو میخورم.حالا دوست دارم بچه باشم کاش هیچوقت بزرگ نمیشدم .تو بچگی بدترین مشکلمون این بود که چرا همش نوک مداد میشکنه که تراش کنیم و مدادمون کوچیک بشه حالا کوچکترین مشکلمون اینه که به دنیا بگیم چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
†ɢα'§ :
من از نسل باقرخان و ستار خانم که فقط ترافیک خیابانش برایم مانده از دریای کاسبین فقط ویلاهایش برایم مانده از خلیج فارسشفقط رای گیری هایش از اذرباییجان برایم جک هایش مانده از ازادی بیان برایم دیوارهای دستشویی های عمومی مانده ابزار احساساتم شده اس ام اس زندگی ام گره خورده به زندگی مجازی فریادم شده دکمه های سرد کیبوذد اری اسم من هانیه و از نسل کوروش
†ɢα'§ :
| ϰ-†нêmê§ |
صفحه قبل 1 1 2 3 4 5 ... 11 صفحه بعد
سلام دوستای گلم.امیدوارم که از وبلاکم خوشتون بیاد. اگه بدون نظر از وبلاکم بری حلالت نمیکنم...گفته باشم. خداوندا از بچگی به من آموختندهمه را دوست بدار حال که بزرگ شده ام و کسی را دوست می دارم می گویند: فراموشش کن
Friends
✘قالبـــــ ــهایـــــ ایـ ـکـ ـسـ ـــ✘
مدل لباس
عکس
عشق من لعنت به چشمات{شیماجون}
میکی چت
امتدادمن
پنج انگشت دوست داشتنی
۩۞۩ღღ..کلبه دلنوشته های تنهاییم..۩۞۩ღღ
عشق ممنوع(سپیده جون)
بیا2یک وب باحال***
aliiiii joon
جورواجور(گلنوش جونم)
جورواجور(goli)
ردیاب جی پی اس ماشین
ارم زوتی z300
جلو پنجره زوتی
تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ♥ و آدرس khiyanatmamno.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.
Årchive Daily Categories Authors
<-PollItems->
هفته چهارم دی 1392
هفته چهارم بهمن 1392
هفته سوم بهمن 1392
هفته دوم بهمن 1392
هفته اول بهمن 1392
هفته چهارم دی 1392
هفته سوم دی 1392
هفته دوم دی 1392
هفته دوم بهمن 1392
هفته اول بهمن 1392
هفته چهارم دی 1392
هفته سوم دی 1392
هفته دوم دی 1392
هفته دوم بهمن 1392
هفته دوم دی 1392
هفته چهارم بهمن 1391
هفته اول بهمن 1391
هفته چهارم دی 1391
هفته سوم دی 1391
هفته دوم دی 1391
میکی چت
حواله یوان به چین
خرید از علی اکسپرس
دزدگیر دوچرخه
مستر قلیون
هانیه
Designed by : x-themes
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)
<-PollName->
خبرنامه وب سایت:
آمار
وب سایت:
بازدید دیروز : 1
بازدید هفته : 9
بازدید ماه : 26
بازدید کل : 93883
تعداد مطالب : 322
تعداد نظرات : 77
تعداد آنلاین : 1
دریافت همین آهنگ
