بیزار باش از معشوقی که اسم هرزه گی هایش را بگذارد آزادی . . .
اسم نگرانی هایت را بگذارد گیر دادن . . .
و برای بی تفاوتی هایش اعتماد داشتن به تو را بهانه کند . . .
بیزار باش رفیق
دل نده...به آدم ها دل نده!!! تو که از خدایشان عاشق تر نیستی.....!!!!
اینان خدای خود را به نیمه نانی میفروشند وتورو به نیمه شبی...!!!
ببـــیــــــن این اسمش دلــــــه !
اگر قرار بــــــود بفهمه که فاصله یعنی چــــــــی
اگر قرار بــــــود بفهمــــه که نمیشــــد …
میشد مغــــــــز !دلـــــه ..نمی فهمــــــه … !…...
اسممو از زندگیت پاک کردی ........
شماره مو از رو گوشی دیلیت کردی .....
خودت رو از نگاهم دزدیدی .... .
بی انصاف همه ی اینا فدای سرت .....
فقط خواستم بدونم وقتی تنهایی ....
کسی هست دلداریت بده یا نه ؟؟؟
هنوز هم نگران تنهایی و دلتنگیت هستم .....
تازگیا دل آدما یه موعدی داره
از موعدش که بگذره مثل چک برگشت میخوره تازه خیلی شانس بیاری چک روز نباشی
نمیدانم پس از مرگم چه خواهد شد
نمی خواهم بدانم کوزه گر از خاک اندامم
چه خواهد ساخت
ولی بسیار مشتاقم
که از خاک گلویم، سوتکی سازد،
گلویم سوتکی باشد،
به دست کودکی گستاخ و بازیگوش
و او یکریز و پی در پی
دم خویش را بر گلویم سخت بفشارد
و خواب خفتگان خفته را آشفته تر سازد
بدین سان بشکند در من،
سکوت مرگبارم را
خدایــــــــــا !! دستم به آسمانت نمی رسد اما تو که دستت به زمین می رسد ... "بلندم کن"
من اگر پيامبر بودم، رسالتم شادمانى بود بشارتم آزادى و معجزه ام خنداندن كودكان... نه از جهنمى مى ترساندم و نه به بهشتى وعده ميدادم... تنهامى آموختم انديشيدن را و "انسان" بودن را...
ديشب خوابشوديدم،داشت توخواب ازم معذرت خواهي ميکرد،من که خيلي وقته بخشيدمش ديگه چراخوابشوديدم،تازه داشت کم کم يادم ميرفت....
آخه لعنتي توکه گذاشتي رفتي ديگه چراتوخواب هم دست ازسرم برم نميداري!!!!!!!!
دلم واسه عزیزترین فرد زندگیم خیلی تنگ شده ولی نمی تونم ازش خبر بگیرم خدایا...
دعا می کنم هیچ کسی از عزیزش جدا نشه
خوشبختی سهم همه ادم ها بشه
وقتی یه دختر به خاطر یه پسر اشک میریزه ....
يعني واقعن عاشقشه ،
اما ....
وقتی یه پسر به خاطر یه دختر اشک بریزه ؛
یعنی هیچ وقت دیگه نمیتونه دختر دیگه ای رو مثل اون دوست داشته باشه ...!
زيادي خواستمت اما كنار من چه كم بودي
تو كه راه تو جدا كردي چي جوري عاشقم بودي تو گفتي با مني اما يه حلقه توي دستاته كه قبل از تو به من ميگه يه عشق ديگه دنياته يه عاشق توي اين خونه اس كه ميره رو به نابودي ولي با گريه مي بخشه تورو كه عاشقش بودي تو دل كندي ولي عطرت هنوز مونده توي جونم تموم لحظه هارو من بدون تو يه ديوونه ام دارم مي ميرم از غصه ولي قلب تو غمگين نيست نگو نفرين كنم وقتي كه عاشق اهل نفرين نيست كسي كه عاشقش بودي بهت ميگه خداحافظ دعام پشت و پناه تو برو ديگه خداحافظ برو ديگه خداحافظ.......................
مـــذکر عزیــــز : " مـــــ♥ــــرد " بـــاش !
زمیــــن به مــــرد بودنـ ــــت نیــــاز داره !
مــــرد باش ؛ نـــه فقط با جســ♥ــمت !
مـــــرد بــــاش با نگــــاهت ، با احســ♥ــاست ، . . . !
مردونه حــــــرف بزن ، مــــ♥ـــــردونه بخنــــــد ، مردونه گریــــــه کن ،
مــــــردونه عشـــ♥ـــق بورز ، مردونه ببــــــــخش ، . . . !
مرد بــــــاش و هیچ وقت نامـــ♥ــردی نکن ؛
مخصوصـــــا در حق کســـــی که باورت کـــ♥ـــرده
و بهـــــت تکیـــــه کرده.....
من در میان مردمی هستم
که باورشان نمیشود تنهایــــم
میگویند خوش بحالت که خوشحالی
نمی دانند دلیل شاد بودنم باج به آنهاست
برای دوست داشتن مــــــــن
من حرف و دردهایم را
روی همین دیوار مجازی می نویسم !
از لج تو . . . از لج خودم . . .
که حاضر نبودیم
یک بار این ها را واقعی به هم بگوییم !
گاهی دلت از سن و سالت می گیرد
میخواهی کودک باشی
کودک به هر بهانه ای به آغوش غمخواری پناه می برد
و آسوده اشک می ریزد
بزرگ که باشی
باید بغض های زیادی را بی صدا دفن کنی …
بهم گفت کمى از حال و روزت بگو
و من سکوت کردم
و سکوت کردم و سکوت کردم ،
اونقدر سکوت کردم که مطمئن شدم
چیزى رو از قلم ننداختم !
وقتی چاره ای نمی ماند!
وقتی فقط میتوانی بگویی
هرچه باداباد
حتی اگر دل کوه هم داشته باشی
گریه ات میگیرد …
دلـــــــم مـــــی خــــــواهـــــــد
زنــــــدگــــی ام را موقـــتــــــــ بــدهـــــــم
دســــتـــــ یــــک آدم دیــــگــر
بـگــــــــویــــم تــــو بــــازی کـــــن تــا مـــن برگـــردم
نــســــوزیـــهـا..؟!
یه وقتا اینقد آدم زندگی ایش غمناک میشه
که دوس داره یکی یوهو بگه….کاااااات….عالی بود عالی…
خسته نباشین بچه ها…واسه امروز بسه!
کـــــــــــم بــاش
از کم بودنت نتــــــــرس
اونی که اگـه کم باشی ولــــــــت میکنه
همونه که اگه زیـــاد باشی حیفو میلت میکنه. . .
خبر از من داری؟…
خبر از دلتنگی های من چطور؟
و آن پروانه های شادی که در نگاهم بودند…
خبرش رسیده که مرده اند؟
هیچ سراغ دلم را میگیری؟
کسی خبر داده که آب رفته ام از خستگی؟
مچاله ام از دلتنگی؟
آه… که هیچ کلاغی نساختیم میان هم
وجدانت راحت…
خبرهای من به تو نمی رسد…
آن قدر مرا سرد کرد …
از خودش ..
از عشقش ..
که حالا به جای دل بستن یخ بستم …
حالا به سمت احساسم نیا که لیز میخوری !!
کاش یکی پیدا میشد
که وقتی میدید گلوت ابر داره و چشمات بارون
به جای اینکه بپرسه
“چته ؟ چی شده ؟”
بغلت کنه و بگه “گریه کن” …
בلـــَم گرفتــﮧ...
از همــﮧ بــی تفآوتــی هآ...
از همــﮧ فــَرآموشی هآ...
از هَمﮧ بــی اعتمــآدی هآ...
از هَمﮧ بی توجـــــــــهی ها...
کــآش معلــمی بود و انشـ ـ ـــآیی مــی خوآســت...
"روزگــآر خوב رآ چگونــه مــی گــُذرآنید؟؟؟
امروز چه بد دلم گرفته خدایا
دلم می خواد برگردم به تنهایی خودم
اینجا نگاه های سنگین و حرفای سنگین اذیتم میکنه
اونجا هم تنهایی خودم
پس کجای دنیات برم خدا تو بگو ...
خیـــــــــرهـــــ بـــِهـ مَـــــردُمـــــــــ
نِشـــــَســــتهـــ اَمـــــــــ
تَنهــــــــــآیِ تَنهـــــــــــا
نَهـــــــ کَسیـــــــ حالَمــــــ رآ میــــــــ پُرسَــــــــد
نَهـــ کَسِیـــــ هَوآ یَــــمــــ رآ دآرد
عیــــــبیـــــ نَدآرد
سآلـــهآســـتـــــ بــِهــ ایــن زِنــدِگـیـــــــــ عــــآدتـــــــــ کـــــــَرده اَم!
می بخشم کسانی را که هرچه خواستند بامن ،
بادلم و با احساسم کردند
و مرا در دور دست خودم تنها گذاشتند
اما از آنها سپاسگذارم که یادم دادند:
چطور زندگی کردن را
حتی اگر بهترین ها را از دست بدهم
این زندگیست که بهترینهای دیگر را برایم میسازد
یادم دادند:
آنرا یخواهم که به التمـــاس آلوده نباشد ...
حتی زندگی
پروردگـــارا
به من بیاموز در طول عمرم
آهی نکشم برای کسانیکه دلـــم را شکستند
گفتم نرو پرپر میشم
گفتی: میخوام رها باشم
گفتم: آخه عاشق شدم
گفتی:میخوام تنها باشم
گفتم: دلم
گفتی: بسوز
گفتی: یه عمری باز هنوز
گفتم: پس عمرم چی میشه
گفتی: هدر شد شب و روز
گفتم: آخه داغون میشم
گفتی: به من خوش میگذره
گفتم: بیا چشمام تویی
گفتی: آخه کی میخره!
گفتم: منو جنس میبینی؟
گفتی: آره بی قیمتی
گفتم: یه روز کسی بودم
با من نکن بی حرمتی
گفتم: صدام میمیره باز
گفتی: با درد بسوز بساز
گفتم : حالا که پیر شدم
گفتی: که از تو سیر شدم
گفتم: تمنا میکنم
گفتی: میخوام خردت کنم
گفتم: بیا بشکن تنو
گفتی: فراموش کن منو
خدایا!
نــــــــرو !! چیزی نیست که مرا سر شوق بیاورد... جز تو... که تو هم نیستی... ما به هم نمی رسیم امّا بهترین که تو را همیشه دوست خواهد داشت . . . ] خدایا . . . خیلی ها دلم و شکستند ، دیگه تحمل ندارم . . . شب بیا با هم بریم سراغشون من نش نت میدم تو ببخششون . .
کمی بیا جلوتر....
می خوام در گوشت چیزی بگم
من بی اون دووم نمی آرم
حتی تا فردا صبح......
دردنــــاک تریـــــن
" التمــــاس" جهــــان اســــت ...........!
غریبه ات می مانم
برگرد!!!!!!!!!
از اول برو......
چشمانم پر از اشک بود...
واضح ندیدمت...
بعضی وقت ها چیزی می نویسی فقط برای یک نفر،
اما دلـــــــــــت میگیرد وقتی یادت می افتد که هرکســـــــــــی ممکن است
خواند جـــــــــــــــــز آن یـــــــــــــــک نــــــــــــــــــــفر...
ﺩﺧﺘﺮ: ﺷﻨﯿﺪﻡ ﺩﺍﺭﯼ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ .. ﻣﺒﺎﺭﮐﻪ .. ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﺷﺪﻡ ﺷﻨﯿﺪﻡ ..
ﭘﺴﺮ : ﻣﻤﻨﻮﻥ ... ﺍﻧﺸﺎﻟﻠﻪ ﻗﺴﻤﺖ ﺷﻤﺎ ..
ﺩﺧﺘﺮ: ﻣﯽ ﺗﻮﻧﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﺁﺧﺮﯾﻦ ﺑﺎﺭ ﯾﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﺍﺯﺕ ﺑﺨﻮﺍﻡ؟؟؟
ﭘﺴﺮ : ﭼﯽ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﯼ؟
ﺩﺧﺘﺮ : ﺍﮔﻪ ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﺻﺎﺣﺐ ﯾﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﺷﺪﯼ ﻣﯽ ﺷﻪ ﺍﺳﻢ ﻣﻨﻮ ﺭﻭﺵ ﺑﺬﺍﺭﯼ؟
ﭘﺴﺮ : ﭼﺮﺍ؟ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﯼ ﻫﺮ ﻣﻮﻗﻊ ﮐﻪ ﻧﮕﺎﺵ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ ..ﺻﺪﺍﺵ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ ﺩﺭﺩ
ﺑﮑﺸﻢ؟؟
ﺩﺧﺘﺮ : ﻧﻪ .. !! ﺁﺧﻪ ﺩﺧﺘﺮﺍ ﻋﺎﺷﻖ ﺑﺎﺑﺎﻫﺎﺷﻮﻥ ﻣﯽ ﺷﻦ ..
ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻡ ﺑﻔﻬﻤﯽ ﭼﻘﺪﺭ ﻋﺎﺷـــــﻘﺖ ﺑﻮﺩﻡ !...
بـه چـشـمـهـایـت بگــو . . .
نـگـاهـم نـڪـنـنـد ...
بـگـو وقـتـے خـیـره ات مـے شـوم
سرشـاטּ بـه ڪـار خـودشـاטּ بـاشـد . . . !
نـه ڪـه فـڪـر ڪـنـے خـجـالـت مـے ڪـشـم هـا . . .
نـه !
حـواسـم نـیـسـت . . .
عـاشـقـت مـی شـوم . . .
خدایــــــــــــا التمـــــــــــاست مــــــی کنـــــــــم
همــــــه دنیــــــــــایـــــــت ارزانــــــــــیِ دیگــــــــــــران !
ولــــــــــــــــی ;
آنــکـــــــــــه دنـیــــــــــایِ من اســــــــــت…..
مـــــــــــــــــــــالِ دیــگـــــــــــری نبــــــــــاشـــد ….. !!
مــی خـواهـم داستـانـی از علاقــه ام بـه تــو را بنـویسـم
یـکی بـــود ، یـکی …
بـی خیال……..!!
خــلاصـه اش میشود اینــکـه :
دوستـت دارم ، لعـنتـی . . . !
این بار تو چشم بگذار من فراموشت میکنم...
فقط تا صد بشمار...
آهسته...آهسته...
راستی...!
من بازی را خوب نمی دانم...
خودم را باید پنهان کنم یا گذشته را؟
تو را فراموش کنم یا خاطره ها را..؟
خسته شدم..!
این بازی کی تمام می شود..؟؟
همه میتونن اسمت رو صدا کنن اما...
کم هستن کسایی که وقتی اسمت رو صدا میزنن لذت میبری
و با تمام وجود دوست داری در جوابشون بگی:
جاااانم...
هــیـــــچ وقــــت
اشـــک اونــــی که دوســـش داری رو درنــــیار...
چـــون ممـکنه
هــــمراه اشــــکاش از چشــمش بیوفـــتی.!
هــ ــوس نیــ ــست
کــ ــه باشــد ونباشـ ـد!
نفــ ــس اســ ــت
تــ ــاباشـــــ ــم تــا باشــ ــی......
ﻫﯽ ﻏﺮﯾﺒﻪ!
ﺭﻭﯼ ﮐﺴﯽ ﺩﺳﺖ ﮔﺬﺍﺷﺘﯽ
ﮐﻪ ﻫﻤﻪ ﺩﻧﯿﺎﻣﻪ
ﺑﯽ ﻭﺟﺪﺍﻥ
ﺍﯾﻨﻘﺪﺭ ﺭﺍﺣﺖ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻧﮕﻮ
ﻋــــﺰﯾــــﺰﻡ...
اسم زیبای تو را با نفسم جا کردم
شیشه بدجور دلش ابری و بارانی شد
شیشه را یک شبه تبدیل به دریا کردم
با سر انگشت کشیدم به دلش عکس رخت
عکس زیبای تو را سیر تماشا کردم...
نذار برم...
می نویسم (دوستت دارم...) نگو تکراریست
شاید روزی نباشم که تکرارش کنم...
عذاب یعنی کنارانکس که دوستش داری
بشینی واوازکسی که دوستش دارد
برایت حرف بزند...
چرانگاه میکنی؟؟
تنهاندیده ای؟؟
به من نخند....
من هم روزگاری عزیزدل کسی بودم...
ϰ-†нêmê§ |